ابی گریز

از تو مینویسم یه تو ای همیشه در یاد

ای همیشه از تو زنده لحظهای رفته بر باد

****************

وقتی که بمببست غربت سایه سار قفسم بود

زیر رگبا ر مصیبت تنهایی تنها کسم بود

وقتی از آزار پاییز برگو بالم گریه میکرد

قاصد چشم تو آمد مژده روییدن آورد

*****************

به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته ا ز دست

ای که خوشبختی پس از تو گم شدو به قصه پیوست

ای همیشگی ترین عشق در حضور حضرت تو

ای که می سوزم سرا پا در حصرت تــــــــــــو

به تو نامه می نویسم نامه ای نوشته بر باد

به اسم تو چو رسیدم قلمم به گریــــــه افتاد

ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم

ای تو یارم از گذشته روزگارم

******************

به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته ا ز دست

ای که خوشبختی پس از تو گم شدو به قصه پیوست

********************

در گریزه ناگزیرم گریه شد معنای لبخند

ما گتشتیمو شکستیم پشت سر پلهای پیوند

در عبور از مخلص تن عشق ما از ما فنا بود

باید از هم می گذشتیم برتر از ما عشق ما بود

********************

ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم

ای تو یارم از گذشته روزگارم

به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته ا ز دست

ای که خوشبختی پس از تو گم شدو به قصه پیوست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد